برای بنیانگذاران استارتآپ، تعیین اینکه کدام سرمایهگذاران را به عنوان مشاور نزدیک نگه دارند و کدام یک به عنوان بازیگران منفعلتر مناسبتر هستند، دشوار است.
نوشته مت کوهن
به روز شده در 25 آوریل 2022 02:47 بعد از ظهر
از آنجایی که دورههای تامین مالی استارتآپها افزایش مییابد و انواع سرمایهگذاران به اجبار راه خود را روی میزهای سرمایهگذاری شرکتهای مرحله قبلی میگذارند، بنیانگذاران مجبورند پاسخگویی به سرمایهگذاران خود را با درک هوشیارانهای که برخی از آنها به یک شکل ساخته نشدهاند، متعادل کنند.
من به عنوان یک سرمایهگذار در مراحل اولیه، به تماسهایی از سوی سرمایهگذاران سری A و سری B که علاقهمند به شنیدن درباره شرکتهای ما هستند، عادت دارم که در رادار خود داشته باشند. آنچه جدید است این است که VCهای مرحله بعدی و صندوقهای سهام رشد به طور فزایندهای در حال دستیابی به تمام معاملات مراحل اولیه هستند.
بنیانگذاران اکنون میخواهند سرمایه بیشتری را با سرعتی بسیار سریعتر از گذشته در این محیط جمعآوری کنند. با این حال، با سرمایه بیشتر، مسئولیتهای بیشتری نیز به همراه دارد و سرمایهگذاران بیشتری به دنبال گرفتن موقعیتهای بزرگ در میزهای خود و صندلیهای هیئت مدیره هستند.
سرمایه گذاران مرحله اولیه در مقابل سرمایه گذاران مرحله بعدی
اکنون برای بنیانگذاران بسیار خوب است که ارزیابیهایی را انجام دهند که چند سال پیش غیرقابل تصور بود، اما سرمایهگذاران مرحله بعدی که پول بیشتری را روی شرکتهای مرحله اولیه میریزند، اغلب این بنیانگذاران را گمراه میکنند که کسبوکارشان را کجا متمرکز کنند.
به عنوان مثال، ما شاهد هستیم که بنیانگذاران در مراحل اولیه سرمایه را از سرمایه گذاران مرحله بعدی می پذیرند که با انتظارات شرکت مرحله سری C یا سری D برای نتایج به این شرکت ها نزدیک می شوند. چندی پیش، مجبور شدم به یکی از بنیانگذاران بگویم که از تلاش برای جمعآوری مجموعهای طولانی از بینشهای مبتنی بر دادهها که یک سرمایهگذار در حال رشد در هیئت مدیرهاش قبل از جلسه هیئت مدیره درخواست میکرد، دست بردارد، زیرا عرشه به 100 صفحه نزدیک میشد.
قابل درک است، بنیانگذار احساس می کرد که مجبور است انتظارات یک سرمایه گذار بزرگ در شرکت خود را برآورده کند، اما این درخواست برای استارتاپی که هنوز در حال یافتن تناسب محصول با بازار است کاملاً غیر قابل لمس بود. این درخواستی مناسب برای یک شرکت در مرحله رشد است که ده ها میلیون دلار درآمد ایجاد می کند و اولویت آن جمع آوری داده ها برای یافتن راه هایی برای بهینه سازی هزینه ها یا استراتژی های جذب مشتری است.
برای جلوگیری از غرق شدن زمان در چنین تعقیب و گریز غازهای وحشی، بنیانگذاران باید مراقب باشند که سرمایه گذارانشان چه کسانی هستند و چه کسانی باید در حلقه های داخلی مشاوران خود باشند، مهم نیست چقدر سرمایه در کسب و کار شما ریخته اند. زمانی که سرمایه گذاران بعدی بزرگترین چک ها را کاهش داده اند و به نظر می رسد که بیشترین توجه را به خود جلب کرده اند، همیشه کمی معماست، اما بنیانگذاران فقط باید کمی وقت بگذارند و از این که آن سرمایه گذاران فقط تلاش می کنند باقی بمانند، این موضوع کمی معماست. با سرمایه گذاری زودتر و زودتر در یک بازار فوق العاده کف آلود رقابت کنید. توصیههای آنها ممکن است در طول زمان مرتبطتر شود، اما در بسیاری از موارد، تشخیص الگوی آنها برای شرکتهای مرحله بعدی که همه پاسخها را پیدا کردهاند، مناسبتر است، و گاهی اوقات برای شرکتهایی که در مراحل اولیه هنوز آن را کشف میکنند، اشتباه است.
ایجاد حلقه های اعتماد درونی و بیرونی
من به بنیانگذاران توصیه میکنم هنگام تصمیمگیری در مورد میزان توجه به هر یک از سرمایهگذاران خود، به حلقههای درونی و بیرونی فکر کنند. برای استارتآپهای معمولی مرحله اولیه، کمتر از تعداد انگشت شماری از سرمایهگذاران آنها باید در حلقه درونی خود باشند. اینها احتمالاً فرشتگان و سرمایه گذارانی در مراحل اولیه خواهند بود که نقاط قوت آنها در مورد علف های هرز و حل مشکلات سخت مشترک با تیم های موسس است. در حلقه بعدی سرمایه گذارانی هستند که گهگاه می توانند مفید باشند، مانند معرفی برای مشارکت یا استخدام معرف. و در نهایت، یک دایره بیرونی از سرمایه گذاران وجود خواهد داشت که واقعاً فقط به عنوان یک نام روی میز کار می کنند و می توانند یک یا دو بار در سال با دست یاری یا ایمیل وارد شوند.
پویایی مهم دیگری که بنیانگذاران در این زمینه باید در نظر داشته باشند، جایی است که آنها در یک مجموعه VC خاص قرار دارند. آیا آنها عزیز هستند؟ آیا آنها لانگ شات هستند؟ VCها تمایل دارند بیشترین توجه را به شرکت هایی داشته باشند که بیشترین اعتقاد را در آنها دارند و زمان و منابع قابل توجهی را به این شرکت های چند نمونه منتخب اختصاص می دهند. اگر شما یکی از آن شرکتها هستید، عالی است، اما اغلب بنیانگذاران میتوانند انتظارات غیرواقع بینانهای در مورد تأثیر سرمایهگذار خاص داشته باشند. چک های بزرگ جذابیت زیادی دارند، اما برای سوق دادن شرکت های در مراحل اولیه به مراحل رشد، بسیار بیشتر از سرمایه نیاز است.
اغلب اوقات، سرمایه گذاران در مراحل بعدی وارد شرکت های مرحله اولیه می شوند و ذهنیت و انتظارات خود را با خود همراه می کنند. شرکت های مرحله اولیه همه در مورد اجرا هستند، در حالی که شرکت های مرحله بعدی بیشتر بر اساس مقیاس هدایت می شوند.